پنجشنبه، آذر ۱۴، ۱۳۸۷
آرزوهاي كوچكي كه فراموش نميشوند
چه احساسي به آدم دست ميده وقتي ميبينه چيزي كه چند دقيقه پيش، يا يكي دو روز پيش آرزو كرده، انقدر سريع، بدون اينكه متوجه باشه، برآورده شده؟ گاهي اوقات حتي اسم آرزو هم نميشه روشون گذاشت... يه لحظه به ذهنت خطور ميكنن و ميرن... حتي شايد خودت هم خيلي زود فراموششون كني... ولي وقتي ميبيني چه قدر زود به اون خواسته كوچيكت رسيدي... شادي عجيب و خاصي بر روحت حاكم ميشه. شايد هم از اينكه ميفهمي خداي تو در همه لحظههاي تو حاضره، به طوري كه حتي به خواستههاي كوچيك تو هم توجه ميكنه، احساس آرامش ميكني. ميفهمي كه اصلا تنها نيستي. ميفهمي كه اگه يه وقت، آرزوهاي بزرگترت به همين زودي زود برآورده نميشن، به اين دليل نيست كه نميخواد برآوردهشون كنه؛ بلكه شايد زمانش نرسيده... يا ماموريت تو، تو اين دنيا چيز ديگهايه... يا اصلا اين خواسته به صلاح تو نيست.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
من هم این تجربه رو داشتم میدونم چی میگی و تجربه بد بهت پیشنهاد میکنم پندارت همیشه نیک باشه
ارسال یک نظر